بسم الله الرحمن الرحیم

مادرم تعریف می کند زمانی که من به دنیا آمدم، هم  اتاقی اش در بیمارستان زنی بود که  دختری به دنیا آورده بود. پس از چند  روز، مادرم متوجه می شود که کسی برای  ملاقات او، نمی آید. وقتی علتش را از  آن زن پرسید، زن با نگاه غمگینی گفته  بود: «شوهرم گفته بود اگر این بار  هم دختر بیاوری، دیگر در خانه ی من جایی  نداری.»

  


مشابه همین تفکر، هنوز هم در میان برخی از پدران و  مادران وجود دارد. این همان نگرشی است که در شبه جزیره ی عربستان، مردم  جاهل عرب، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را با آن دست می انداختند. در  رد چنین تفکری، سوره ی مبارکه ی «کوثر» نازل شد.
در این مطلب، به علت  نزول سوره ی کوثر و بیان تفسیر کوتاهی از این سوره که در شان حضرت فاطمه  زهرا (سلام الله علیها) است، سخن می گوییم.

ماجرای نازل شدن سوره کوثر
ماجرایی  که در طی آن، آیه یا آیاتی بر پیامبر (ص) نازل شد، در اصطلاح قرآنی، «شان  نزول» نامیده می شود. شان نزول بسیاری از سوره های قرآن، ماجراها و وقایع  تاریخی است. سوره ی کوثر نیز در پی ماجرایی نازل شد:

حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س)، 5 فرزند داشتند: قاسم، زینب، عبدالله، ام کلثوم، رقیه و فاطمه (س).

دو  فرزند پسر حضرت محمد (ص)، به دنبال یکدیگر از دنیا رفتند: اول قاسم و سپس  عبدالله. بعد از وفات این دو پسر که رنج فراوانی برای رسول مهربان خدا (ص)  به دنبال داشت، در کوچه های مکه، عده ای از جاهلان صدر اسلام، با رسول خدا  (ص) رو به رو شدند.

«عاص بن وائل» که از ناراحتی رسول خدا (ص) به  وجد آمده بود، فرصت را غنیمت دانست و خواست ایشان را با کنایه برنجاند.  بنابراین رو به حضرت کرد و با گستاخی گفت: «چه خوب شد ابتر (بی دنباله)  شدی!» در پی این سخن و دل شکسته شدن رسول خدا (ص)، سوره ی کوثر نازل شد  (1):

به نام خداوند رحمان و رحیم
ما به تو کوثر عطا کردیم، پس به  شكرانه ‏اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن، و بدان كه محققاً  شماتت‏ گوى و دشمن تو ابتر و بی دنباله است. (2)

کوثر به چه معناست؟
یکی از زیبایی های کوتاه ترین سوره ی قرآن، معنای واژه ی «کوثر» است: «ما به تو کوثر عطا کردیم.»
کوثر، از ریشه ی «کثرت» و به معنای «خیر کثیر و فراوان» است (3)؛ خیری و برکتی که در نسل آن حضرت قرار داده شد. (4)

از  ابن عباس، مفسر بزرگ قرآن درباره ی «کوثر» سوال شد و او پاسخ داد، منظور  از کوثر، برکت فراوان است. سعيد بن جبير پرسید: «گروهى مي گويند نام نهرى  است در بهشت.» ابن عباس در جواب گفت: «آن نهر هم از جمله ی آن خير كثير  است.» (5)

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، در بیان تفسیر سوره ی  کوثر، می گوید: «همانطور كه مى ‏بينيم خداى تعالى بعد از درگذشت آن حضرت  بركتى در نسل آن جناب قرار داد، به طورى كه در همه عالم هيچ نسلى معادل آن  ديده نمى ‏شود، آن هم با آن همه بلاها كه بر سر ذريه آن جناب آوردند و گروه  گروه از ايشان را كشتند.» (6)
خداوند، در نسل پیامبر اکرم (ص)، که از  حضرت زهرا (س)، ادامه یافت، خیر و برکت قرار داد و بدین وسیله نام پیامبر و  فرزندان نیکویش را تا ابد پاسداشت.

کسی که ابتر ماند
خداوند  در انتهای سوره ی کوثر، اشاره می کند که بدگوی پیامبر (ص)، خودش ابتر و پی  دنباله است. کسی که دل رسول خدا (ص) را شکست، کسی نبود جز پدر عَمرو بن  عاص، «عاص بن وائل».

حضرت امام حسن مجتبی (ع)، درباره ی عمرو بن عاص  و پدرش چنین می فرمایند: «و امّا تو اى عمرو پسر عاص‏، اى بدگوى لعين ابتر  (بى ‏دنباله)! تو فقط به سگ مانى، ابتداى كار تو با مادرت كه بدكاره بود  شروع شد، و تو بر بستری مشترك تولّد يافتى؛ و درباره ولايت و سرپرستى تو  مردانى از قريش به نامهای أبو سفيان ، وليد بن مغيره، و عثمان بن حارث، و  نضر بن حارث بن كلده، و عاص بن وائل‏ ادعا نمودند. و هر كدامشان تو را  فرزند خود مى‏ دانست، و دست آخر پدرت كسى شد كه در حَسَب از همه پست ‏تر، و  در منصب از همه خبيث ‏تر و خلاصه، بدكار‏ترينشان بود. سپس تو براى سخنرانى  برخاسته و گفتى: من بدگوى محمّد هستم، و پدرت عاص گفت: محمّد مردى بى  ‏دنباله است و پسرى ندارد، كه اگر بميرد نسلش منقطع خواهد شد، در اينجا  خداوند آيه «همانا دشمن تو، همو دنبال بريده است- كوثر: 3» را نازل فرمود، و  اين در حالى بود كه مادرت هنوز نزد عبد قيس رفته و خواهان فسادكارى بود و  در جاي جاى آنجا خود فروشى مى‏ كرد.» (7)

با دقت در این حدیث معلوم  می شود که تنها فرزندی که عاص بن وائل داشت نیز، نسبش به درستی معلوم نبود!  بنابراین پس ازمرگ فرزند قلابی عاص بن وائل، نسل او دیگر ادامه نیافت.

درباره  ی سرنوشت عاص بن وائل نیز در تاریخ به بیان امیرالمؤمنین علی (ع) آمده  است: « و اما عاص بن وائل سهمى؛ براى انجام كارى به كداء (كه كوهى است در  ارتفاعات مكه) رفت. سنگى كه روى آن نشسته بود از زيرش غلطيد و از كوه پرت  شد و پاره پاره شد و مُرد در حالی که ناله مى ‏كرد كه پروردگار محمد مرا  كشت...» (8)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ؛ إِنَّا  أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ (2) إِنَّ  شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3)

-=-=-=-=-=-=-

پی نوشت:
1. الدر المنثور، ج 6، ص 403؛ به نقل از ترجمه ی تفسیر المیزان، ج 20، ص 642؛ با استفاده از نرم افزار جامع التفاسیر نور
2. سوره ی کوثر
3. قاموس قرآن، ج‏6، ص: 94؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5
4. ترجمه الميزان، همان، ص: 639؛ با استفاده از جامع التفاسیر
5. قاموس قرآن، همان، ص93؛ با استفاده از جامع الاحادیث نور
6. ترجمه الميزان، همان، ص: 640؛ با استفاده از جامع التفاسیر نور
7. الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج‏2؛ ص32 و 33؛ با استفاده از جامع الاحادیث
8. الخصال/ ترجمه جعفرى؛ ج‏1؛ ص407؛ با استفاده از همان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها :